حمیدرضا وارثی؛ فضل الله کریمی قطب آبادی؛ مرجان شفیعی؛ فاطمه قاسمی الوری
دوره 1399، شماره 17 ، اسفند 1399
چکیده
چکیده
آغاز موج استفاده از مدلهای کمی در علوم اجتماعی طی دهههای 1960 توأم با طرح مباحث توسعه و توسعهنیافتگی، کاربرد این روشها را در تعیین سطح توسعه یافتگی مناطق گسترش داد. از سوی دیگر توسعه و توسعهنیافتگی از جمله مباحثی است که در بین برنامهریزان مطرح است. در همین راستا وجود نابرابریها و تفاوتهای منطقهای که علاوه بر ویژگیهای ...
بیشتر
چکیده
آغاز موج استفاده از مدلهای کمی در علوم اجتماعی طی دهههای 1960 توأم با طرح مباحث توسعه و توسعهنیافتگی، کاربرد این روشها را در تعیین سطح توسعه یافتگی مناطق گسترش داد. از سوی دیگر توسعه و توسعهنیافتگی از جمله مباحثی است که در بین برنامهریزان مطرح است. در همین راستا وجود نابرابریها و تفاوتهای منطقهای که علاوه بر ویژگیهای طبیعی، اقتصادی و اجتماعی، متأثر از سیاستها و برنامهریزیهاست، برنامهریزان را بر آن داشته است که تکنیکها و روشهایی را ابداع کنند تا از طریق تعیین درجه توسعه یافتگی و رتبهبندی مناطق، بتوانند به شناخت و تحلیل یا عوامل نابرابریها و تفاوتهای منطقهای دست یابند. هدف مقاله حاضر تعیین جایگاه استانهای ایران ازنظر سطح توسعه با استفاده از مدل Vikor است. با توجه به اهمیت شاخصها و همچنین محدودیت دسترسی به آنها، 40 متغیر که شامل شاخصهای کشاورزی (6 مورد)، صنعتی (3 مورد)، آموزشی (9 مورد)، فرهنگی و اجتماعی (6 مورد)، بهداشتی و درمانی (8 مورد)، اقتصادی (1 مورد) و شاخصهای زیربنایی (7 مورد) را که از سالنامه آماری کشور گردآوری شده، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داده است که بر اساس محاسبات انجام شده، به ترتیب استانهای قم، چهارمحال و بختیاری و سمنان با ضریب Qi 088/0، 444/0 و 450/0 رتبههای اول تا سوم از نظر سطح توسعه یافتگی را دارا میباشند. همچنین از نظر سطح توسعه یافتگی، 1 استان توسعه یافته، 19 استان درحالتوسعه و 10 استان نیز توسعه نیافته میباشند.